دیکشنری
rifle range
ɹa͡ifəl ɹe͡ind͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
برد، میدانتیراندازی، تیر رس
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RIDICULOUS
RIDICULOUSLY
RIDICULOUSNESS
RIDING
RIDING FOR A FALL
RIDING HABIT
RIESLING
RIFE
RIFENESS
RIFF RAFF
RIFFLE
RIFFRAFF
RIFLE
RIFLE GUN
RIFLE PIT
RIFLE RANGE
RIFLE SHOT
RIFLE THROUGH
RIFLE TRENCH
RIFLEBIRD
RIFLECORPS
RIFLED
RIFLEGRENADE
RIFLEMAN
RIFLERY
RIFLING
RIFT
RIFT VALLEY
RIFTED
RIFTING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید